نامه ی عمو سامان برای سارای خوشگله عمو

نامه ی عمو سامان برای سارای خوشگله عمو

b

میدونی سارای گله عمو آدما هر کدوم یه جوری زندگی میکنن
و زندگی ِ هیچ دو آدمی مثل ِ هم نیست
هیچ کسی نمی تونه حتی تصور کنه که کی؛
کجا و چجوری قراره که بمیره
هر کسی توی زندگیش چند تا مرحله ی خاص داره
تولد-رشد-بلوغ-درس-دانشگاه-ازدواج-بچه دار شدن
مهاجرت-سفر-پیری-بیماری مرگ.
توی همه ی این مرحله ها هم باید .. باید .. باید .. زندگی کنه
وقتی که میرسه به ایستگاه ِ آخر ِ زمین
باید اون قدر بزرگ شده باشه که
این مرحله رو هم درست عین ِ بقیه ِ مراحل قبول کنه
و بدونه که خدا برای همه مون بدون ِ استثنا این جوری خواسته
.
آدما ولی هیچ وقت نمی تونن که این مرحله ی آخر رو
به راحتی ِ مراحل ِ قبلی هضم کنن
.
چون در طول ِ زندگی یه چیزایی به اسم ِ خاطره براشون وجود داره که
اونهارو برای مرحله ی آخر سخت میکنه
...
امروز اون طرف تر از خونه ی ما
یه هواپیما سقوط کرد و همه ی مردمش هم مردند
.
مردمی که درست یه رب پیش با عزیزانشون خداحافظی کرده بودند و
می رفتند که یه سفر ِ خوب رو داشته باشند
..
اما سفرشونسفر ِ آخرت بود....
.
سارای  ِ گلم
هیچ دلم نمیخواد که غصه بخوره
.می دونین
هر کسی برای خودش مشکلات و دردهایی داره
من هیچ دوست ندارم
کوله بار ِ مشکلات و دردهام این روزها
روی شونه ی شماها که همه ی امید ِ منین . سنگینی کنه
:((:((:((:((
همین قدر که هستین برای من یک دنیاست 
یک دنیااااااااااااااااا.




نمایش کلیه نظرات




گالـری وبـلاگـ



شعر من برای سارای عمو
نامه ی عمو سامان برای سارای خوشگله عمو
دل نوشته ی سارا